انتظار ظهور يا اعتقاد به ظهور؟!انتظار،تنها به معناي آمادگي براي پذيرش ظهور نيست ؛ بلكه علاوه بر آن ،در انديشه آن بودن و آرزو داشتن آن را نيز مي طلبد.ممكن است بسياري از افراد آمادگي و امكانات براي پذيرايي از ميهمان را داشته باشند ولي از كسي دعوت نكرده و در انتظار آمدن ميهمان نباشند . اين گونه افراد را تنها به خاطر آمادگي داشتن براي پذيرايي ،نمي توان منتظر ميهمان دانست ؛زيرا نه منتظر آمدن ميهمان هستند و نه از نيامدن آن ،ناراحت ميشوند.با اين بيان روشن ميشود كه در خود سازي و تهذيب نفس،بدون توجه به مساله انتظار و فرا رسيدن روزگاري كه سراسر جهان از وجود ظلم و ستم پاكسازي ميشود ، كمبود وجود دارد ؛ زيرا كسي كه اين گونه است يكي از وظايف بزرگ خود را كه انتظار داشتن براي پاكسازي جهاني و حركت به سوي آن مقصد است ، به دست فراموشي سپرده است .به عبارت ديگر؛ اصلاح نفس و پاكسازي در صورتي به تكامل و اوج خود مير سد كه انسان در آرزو و انديشه پاكسازي سراسر جهان باشد و تنها به تهذيب نفس خويشتن نينديشد .پس كسي براي اصلاح حال خويش تلاش ميكند بايد در انتظار ظهور مصلح جهان باشد و تنها به اعتقاد داشتن به اين موضوع بسنده نكندادامه مطلب را در وبلاگ اشراق موعود بخوانيدمنتظر حضور ارزشمندتون